" یاد باد ..."




یاد باد آن که گهی با قلمش...

می زدود از دل من...

تب و زنگار به جا مانده ز دلتنگی را...

او که با شعر ترین زمزمه ها...

میزد آتش، دل شیدای مرا...

و چه خالیست، نوای قلمش...

کنج تنهایی من...

                                           


۷ موافق ۰ مخالف
*********************

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

" سعدی "

*********************

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان